-
....
1389/12/04 13:14
به خاطره تو می خونم قدر چشاتو می دونم به خاطره تو می شکنم من از تو دل نمی کنم به خاطره من نرو به عشقمون تکیه کن بغضتو بشکن آروم اگه می خوای گریه کن به خاطره من بمون تو خاطرت می مونم خودم ستارت می شم تو می شی آسمونم به خاطره من بیا من که برات می میرم بیا فریاد بزن حرفمو پس می گیرم می خوام بگم دوستت دارم بی تو نفس کم...
-
زیر خاکستر***p
1389/07/12 19:35
زیر خاکستر ذهنم باقیست آتشی سرکش و سوزنده هنوز یادگاریست ز عشقی سوزان که بود گرم و فروزنده هنوز عشقی آن گونه که بنیان مرا سوخت از ریشه و خاکستر کرد غرق در حیرتم از این که چرا مانده ام زنده هنوز؟ گاهگاهی که دلم می گیرد پیش خود می گویم آن که جانم را سوخت یاد می آورد از این بنده هنوز؟ سخت جانی را بین که نمردم از هجر مرگ...
-
سفر به خیر ( میلاد تهرانی)
1389/06/16 10:29
سفرت به خیر.... اما بد نیست اگر خاطرت بماند... به تعداد خط های سپید جاده ای که در آنی دلم برایت تنگ میشود
-
میلاد تهرانی ( گیلاس آبی ۲ )
1389/05/13 10:07
نامه هایم را برای پاره کردن نوشته ام میتوانی بسوزانی شان... حرف هایم را بی دلیل گفته ام می توانی فراموششان کنی... ولی... عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام نمی توانی دوستم نداشته باشی.!!!
-
دوسه ساعت بی خیالی....
1389/04/28 11:20
سلام به همه ی دوستای عزیزم این متن. ترانه ی آقای میلاد تهرانی عزیزه آهنگش خیلی قشنگه حتما گوشش بدین.... همه خندیدن و رفتن، تنهایی خیلی بده هوای گذشته ها دوباره به سرم زده دو سه ساعت بیخیالی گاهی میچسبه بهت وقتی مهمونا میرن، میرسی جای اولت کسی جاتو پر نکرده، نمیخوام بگم بیا باید عادت بکنم، بعد تو به خاطره ها باید عادت...
-
رفتن......
1389/04/06 16:23
با تمام دلبستگی هایم باید روزی بروم... زمانی که چندی از روزهای زندگیم را حتی در خواب هم نمی دیدم... رفتن از جایی که در هوایش نفس کشیدم... عاشقش شدم ... و تمام از دست داده هایم را به دست آوردم... عاشق دلی شدم به نرمی و لطافت ابرها ... ابری که وقتی می گویند دمی بارید... وجود تشنه ام را لبریز می کرد.....
-
بی وفا
1389/03/05 10:43
خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمیمانی ای مانده بی من تو رامیسپارم به دلهای خسته
-
نبودی......
1389/02/09 00:43
نبودی نبودم... تو هستی که هستم... به تو تکیه می دم... تو رو می پرستم... به تو تکیه می دم که عاشق ترینی... که دلواپس لحظه های زمینی.. من از تو نگفتم .. شنیده گرفتی ... به یادت نبودم .. ندیده گرفتی... می خوام مثل آینه پیش روت بشینم ... تو رو با تموم وجودم ببینم... بذار روح من با نگات زیر و روشه ... بذار پیرهن آسمونو...
-
.....
1388/12/29 09:53
دست تو یاس نوازش در سحرگاه بهاری ای همه آرامش از تو در سر انگشتت چه داری در کتاب قصه ی من معنی هر دل سپردن خود شکستن بود و مردن در غم خود سوگواری ای همدم ای مرهم ای خط سرنوشتم ای همدم ای مرهم بی تو چه می نوشتم من چه بودم نقش باطل قایقی گم کرده ساحل باهزاران زخم بر دل از عزیزان یادگاری بی نیاز از هر نیازی بی خبر از...
-
خوشبختی(احسان خواجه امیری)
1388/12/09 11:02
میخواستم بت بگم چقد پریشونم. دیدم خود خواهیه دیدم نمیتونم. تحمل میکنم بی تو به هر سختی. به شرطی که بفهمم شاد وخوشبخی. به شرطی بشنوم دنیات آرومه. که دوسش داری از چشمات معلومه. یکی اونجاس شبیه من. یه دیوونه که بیشتر ازخودم قدرتو میدونه. چیکار کردی که با قلبم بخاطر تو بیرحمم. تو میخندی چه شیرینه گذشتن... تازه...
-
وقتی که نباشی
1388/12/06 13:17
کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شَهره ماه,تو گوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره سقف دل بستگی بی تو واسه من سایه نداره دلم از روزی که رفتی دیگه همسایه نداره تو پی کدوم ستاره پشت ابرا خونه کردی رفتی و چیزی نگفتی گریه روُ بهونه کردی من سوال ساده ی تو, تو جواب مشکل من ردپای رفتن تو روی صحرای دل من وقتی آسمون شبهام زیر سایه ی...
-
پریشون ۱
1388/11/10 10:19
اگه آفتاب میسوزونه بی خیال آخه توسایه بونی اگه آدما وفاندارن بی خیال آخه تو مهربونی اگه من واست میمیرم بی خیال آخه تولایق تر از اونی که می دونی............................... ***************** نازنینااااااا ما به ناز تو جوانی داده ایم پس تو دیگر باجوانان انس کن....... باما چرا............ ****************
-
پریشون
1388/10/28 11:40
دیدار... دلتنگم و دیدار تو درمان من است. بی رنگ رخت زمانه زندان من است
-
خاطرات
1388/10/26 20:23
وقتی خاطرات آدما زیاد میشه.... دیوار اتاقشون پر عکس میشه... اما... همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که... نمی تونی عکسشو به دیوار بزنی...
-
فریاد ( مسعود فردمنش )
1388/10/14 15:53
از غم عشق چه می باید کرد به دمی, دیداری می توان راضی شد به تمنای نگاهی می توان تشنه ی جانبازی شد میتوان دل خوش کرد به کلامی که شنید از دو خط نامه ی سرد می توان داغ شد و شعله کشید از جهنم گذری کرد و گذشت به گذرگاه رسید به گذرگاه تباهی به جنون و زعطش فریاد زد, فریاد زد
-
انتظار بی پایان ....
1388/08/07 09:29
اگه بگم قول می دم تا همیشه باهات باشم... اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم... اگه بگم تو آسمون عشق من فقط تویی... اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی... اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم... اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم... اگه بگم ماه منی٬ هر نفس راه منی... اگه بگم بال منی٬ لحظه ی پرواز منی... میشی برام خاطره ی قشنگ...
-
سفر به..... ( میلاد تهرانی)
1388/06/10 10:04
مجبورم می کنی برای سفر به قلبت, در عشق بلند پروازانه باشم ! شرمنده ام چون این روزها می ترسم سوار هواپیما شم !!! مجبورم می کنی برای سفر به قلبت محکوم به دو خط موازی باشم ! شرمنده ام چون این روزها می ترسم با قطار از ریل جدا شم !!! مجبورم می کنی برای سفر به قلبت دنبال بلیت اتوبوس باشم ! شرمنده ام چون این روزها می تزسم...
-
انتظار بی پایان.....
1388/05/15 11:51
یکی از اساسی ترین توهمات آدمی، این است که گمان می کند عشق را می شناسد؛ به همین سبب از تجربه ی عشق عاجز است. هر کسی می پندارد که می داند عشق چیست؛ بنابراین، نیازی به تجربه ی آن احساس نمی کند. به همین دلیل عشق با دنیای ما قهر کرده است. ما با عاشقانی روبروییم که از عشق تهی اند. والدین تظاهر می کنند که فرزندانشان را دوست...
-
غذای بی نمک.....
1388/04/28 11:08
مادری یادش رفت به غذا نمک اضافه کند و آن را همانطور بی نمک سر سفره آورد. همه ی اعضای خانواده متوجه بی نمکی غذا شدند.اما چیزی نگفتند. دختر خانواده گفت: بهتر است این غذا را دور بریزیم چون که به درد نمی خورد !!! مادر با تعجب پرسید: مگر به یک دلیل کوچک غذا را باید دور بریزیم ؟؟؟!!! دختر خندید و گفت: پس چطور به یک دلیل...
-
گیلاس آبی... ( مجموعه اشعار کوتاه )
1388/04/20 09:56
تو را به دادگاه خواهم کشید... شاید به حبس ابد محکوم شوی جزییات جنایتت معلوم نسیت اما، اثر انگشتت را ... روی قلبی شکسته یافته ام !!! ****** همیشه درعجب بودم که چرا در جاده عشق پا به پایم نمی آمدی حتی وقتی آهسته و پیوسته می رفتم. امروز فهمیدم... ریگی که درکفشت بود تو را می آزرد!!! میلاد تهرانی
-
جزیره ی گنج ( میلاد تهرانی)
1388/03/30 10:25
آنچنان استاندارد های جهانی در این عشق رعایت شده است که دیروز قلبم ... گواهینامه ی ایزو 250000 گرفت !!! *** انگار چروک ای پیشانی ام ترک های آسفالت های خیابان را برایت تداعی می کند ! راحت روی اعصابم پیاده روی کن راحتِ راحت !!! *** ما دو ریل راه آهن ایم موازی تا ابد . حتی افق دیدگاهمان آن قدر متفاوت است , که آنجا هم به...
-
توصیه های لقمان حکیم به فرزندش:
1388/03/11 09:18
ای جان فرزند هزار حکمت آموختم, از او چهارصد انتخاب کردم و از چهارصد انتخاب, هشت کلمه برگزیدم که جامع جمیع کلمات و حکمت است : دو چیز را هرگز فراموش نکن: 1. خدا را 2. مرگ را دو چیز را همیشه فراموش کن: 1. به کسی خوبی کردی 2. کسی به تو بدی کرده و اما چهار جیز دیگر: 1. در سفره ای حاضر شدی, شکم نگه دار 2. در خانه ای وارد...
-
شمع
1388/02/24 10:07
یکی بود یکی نبود، چهار شمع به آهستگی می سوختند و در محیط آرامی صدای صحبت آنها به گوش می رسید : شمع اول گفت: ” من صلح و آرامش هستم، اما هیچ کسی نمی تواند شعله ی مرا روشن نگه دارد. من باور دارم که به زودی می میرم...“ سپس شعله ی صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد. شمع دوم گفت: ”من ایمان هستم . برای بیشتر آدم ها...
-
روبان قرمز ( میلاد تهرانی )
1388/02/01 07:47
تنی که جا می ماند و منی که می روم آن جا که خدا می داند ! میان میدان مین قلب تو، کنار روبان های قرمز !!! به شیشه ی عینکم گل می مالم ! تا جنگنده های نا امیدی مردمک چشمانم را هدف نگیرند !!! قرارمان سالها بعد.... موزه ی حیات وحش ! دیشب ، قلبم را تاکسیدر می کردم !!! خاطره ها را گردگیری می کنی ، تا عشق به سرفه بیوفتد و...
-
ّI♥U
1388/01/25 11:49
تقدیم به عشق ها و آرزوها : تقدیم به امیدی که به زودی نا امید می شود در شهر عشق به دنبال کسی می گشتم که به خاطر یافتنش جان دهم و برای از دست دادنش سیلی از اشک پر خون بریزم و تا آخرین قطره از خونم، برایش از دوست داشتن بگویم پس.......... کسی را جز تو نیافتم پس بگذار آشکارا بگویم: دوستت دارم
-
به نام ستاره ی شب تاریکم
1388/01/18 10:02
به نام ستاره ی شب تاریکم… ی ک شب خوب تو آسمون … ی ک ستاره چشمک زنون… خندید و گفت کنارتم تا آخرش تا پای جون… ستاره ی قشنگی بود. آروم و ناز و مهربون… ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون… اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون… ماهه اومد ستاره رو دزدید و برد نامهربون… ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون… حالا شبا به یاد...
-
شش سین !!! ( میلاد تهرانی )
1387/12/23 10:08
امید به آسمان رفت تا همچنان امیدمان... به آسمان باشد !!! کودکی نکردم تا زودتر بزرگ شوم و زمان چه دیر می گذشت ! امروز ، سالها آنچنان زود می گذرند که تمام زندگی برایم .... بچه بازی می نماید !!! معجزه هایت را نمایان کن هر آنچه می توانی و آرزویم است . هزار و سیصد و هشتاد و هشت من سال ها بود که در انتظارت بودم !!! آنچنان...
-
سخت و آسان
1387/12/18 09:05
این متن رو یکی از بچه های نت برام فرستاده برام جالب بود گذاتمش تا شماهم بخونین . نظرتونو درموردش بگین به آسانی میشه در دفترچه تلفن کسی جایی پیدا کرد ولی به سختی میشه در قلب او جایی پیدا کرد. به راحتی میشه در مورد اشتباهات دیگران قضاوت کرد ولی به سختی میشه اشتباهات خود را پیدا کرد. به راحتی میشه بدون فکر کردن حرف زد...
-
برگرد بانوی بهار
1387/12/12 12:06
لحظه لحظه می چکد صدها غزل از انتظار بعد تو من ماندم و این شعر های بی قرار گفته بودی مرد باران بکر و نابی شاعری پس چه شد آن حرف ها آن دوستت دارم ببار؟؟؟ لاله ای روییده بود از نقطه ی اوج غزل از میان اتصال دو نگاه سوگوار وقت رفتن مرد شاعر داد می زد می بری؟؟؟ شعر سرخی از نگاهم یادگار تا تو رفتی عقده خالی کرد دل بر سیم ساز...
-
خداحافظ بهاره من
1387/12/12 11:51
سایه ی سرد نگاهت مرا یاد مهی می اندازد که آن روز صورت زمین را پوشانده بود وقتی که باهم پیش می رفتیم تو با خنده هایت صورت زمین را خط خطی می کردی ولی من ساکت بودم تا مبادا خنده هایم صورتش را نقاشی کند. در قدم هایت تردید را می فهمیدم. ولی به روی خودم نمی آوردم تا مبادا آسمان چشمانت ابری شود و کاسه ی صبرم را لبریز کند...