ღღ♥ღღ عشق و نفرت ღღ♥ღღ

می نویسم" د ی د ا ر " تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار....

ღღ♥ღღ عشق و نفرت ღღ♥ღღ

می نویسم" د ی د ا ر " تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار....

....

به خاطره تو می خونم 

 قدر چشاتو می دونم  

به خاطره تو می شکنم 

 من از تو دل نمی کنم 

 به خاطره من نرو 

 به عشقمون تکیه کن 

 بغضتو بشکن آروم  

اگه می خوای گریه کن  

به خاطره من بمون 

 تو خاطرت می مونم 

 خودم ستارت می شم  

تو می شی آسمونم  

به خاطره من بیا 

 من که برات می میرم  

بیا فریاد بزن 

 حرفمو پس می گیرم  

می خوام بگم دوستت دارم  

بی تو نفس کم میارم  

می خوام بگم دیوونتم  

اینو همش دلم می گه 

 به خاطره من بگو 

 بگو هرگز نمی ری  

بگو که موندگاری 

 حرفتو پس می گیری  

به خاطره من بخند 

 تا دوباره بهار شه 

 عاشق قلعه نو 

 اسب طلا سوار شه

زیر خاکستر***p

زیر خاکستر ذهنم باقیست
آتشی سرکش و سوزنده هنوز
یادگاریست ز عشقی سوزان
که بود گرم و فروزنده هنوز
عشقی آن گونه که بنیان مرا
سوخت از ریشه و خاکستر کرد
غرق در حیرتم از این که چرا
مانده ام زنده هنوز؟
گاهگاهی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم
آن که جانم را سوخت
یاد می آورد از این بنده هنوز؟
سخت جانی را بین
که نمردم از هجر
مرگ صد بار به از
بی تو بودن باشد
گفتم از عشق تو من خواهم مرد
چون نمردم، هستم
پیش چشمان تو شرمنده هنوز
گرچه ازفرط غرور
اشکم از دیده نریخت
بعد تو لیک پس از آن همه سال
کس ندیده ز لبم خنده هنوز
گفته بودند که
 از دل برود یار چو از دیده برفت
دلم از مهر تو آکنده هنوز
دفتر عمر مرا
دست ایام ورق ها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شده و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
« آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتشی سرکش و سوزنده هنوز»

سفر به خیر ( میلاد تهرانی)

سفرت به خیر.... 

اما بد نیست اگر خاطرت بماند... 

به تعداد خط های سپید جاده ای که در آنی  

دلم برایت تنگ میشود  

 

 

میلاد تهرانی ( گیلاس آبی ۲ )

 

نامه هایم را برای پاره کردن نوشته ام  

میتوانی بسوزانی شان... 

حرف هایم را بی دلیل گفته ام 

می توانی فراموششان کنی... 

ولی... 

عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام 

نمی توانی دوستم نداشته باشی.!!! 

 

  

 

دوسه ساعت بی خیالی....

 

سلام به همه ی دوستای عزیزم  

 این متن. ترانه ی آقای میلاد تهرانی عزیزه 

 

 آهنگش خیلی قشنگه حتما گوشش بدین....  

 

 

 

همه خندیدن و رفتن، تنهایی خیلی بده   

هوای گذشته ها دوباره  به سرم زده   

دو سه ساعت بیخیالی گاهی میچسبه بهت   

وقتی مهمونا میرن، میرسی جای اولت  

 کسی جاتو پر نکرده، نمیخوام بگم بیا  

 باید عادت بکنم، بعد تو به خاطره ها   

باید عادت بکنم به در و دیوار خونه   

کاری که من میتونم اما دلم نمیتونه   

 آخرین شمعِ رویِ کیک تولدت منم  

 آرزو کن و حالا بیا خاموشم کن  

 دیگه هیچ حرفی از عشقمون واست نمیزنم 

  خیلی بی سر و صدا تو هم فراموشم کن    

 آخرین شمعِ رویِ کیک تولدت منم  

 آرزو کن و حالا بیا خاموشم کن   

دیگه هیچ حرفی از عشقمون واست نمیزنم   

مثل تموم آدما تو هم فراموشم کن  

 

وبسایت میلاد تهرانی